معنی ناموفق در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ناموفق. [م ُ وَف ْ ف َ] (ص مرکب) موفق نگشته. توفیق نایافته. ناکامروا. ظفرنایافته.

حل جدول

خیط

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ناکام

کلمات بیگانه به فارسی

ناکام

مترادف و متضاد زبان فارسی

محروم، ناکام، ناکامیاب، ناکامروا، رفوزه، مردود، شکست‌خورده،
(متضاد) کامیاب

فرهنگ فارسی هوشیار

توفیق نایافته، موفق نگشته

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر