معنی نان خورش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(خُ رِ) (اِمر.) هر چیزی که به عنوان خورش با نان خورده شود.
چیزی که با نان خورده شود، خورش نان، قاتق،
ادام
آدام
قاتق
(اسم) آنچه که همراه نان خورده شود ازگوشت وماست وپنیروتره وترب وپیازوجزآن: زبازار نان آورد (نان آربادهخدا) نان خورش هم اکنون برفتم چو باد از برش، انواع ترشی که برای ازدیاداشتهاو نیکویی هضم خورند. ، مطلق خوراک قوت روزانه:. . . بهای نانخورش عمله وکارکنان این باروی مدت عمارت بمبلغ ششصد هزار درم رسید. یا نان خورش خانه. سرکه انگوری ادم البیت ادام البیت.