معنی نباذ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نباذ. [ن ِ] (ع مص) مخالفت کردن و جدا شدن از کسی به خاطر ناخوش داشتن او. (اقرب الموارد). منابذه. (المنجد). || غلبه کردن سپاه در حرب. (از اقرب الموارد) (از المنجد). رجوع به منابذه شود. || بیع منابذه.بیعالحصاه. بیع القاء الحجر. رجوع به منابذه شود.

نباذ. [ن َب ْ با] (ع ص) افشرنده و بگنی سازنده. (آنندراج). آنکه شراب افکند. || نبیذفروشنده. (ناظم الاطباء). نبیذفروش. (مهذب الاسماء). فروشنده ٔ نبیذ. (از المنجد) (از اقرب الموارد). میفروش. باده فروش. شراب فروش. خمار.

فرهنگ عمید

نبیذفروش، می‌فروش، شراب‌فروش،

فرهنگ فارسی هوشیار

از ریشه ی پارسی نبید فروش باده فروش افشرنده (صفت) نباد.

فرهنگ فارسی آزاد

نَبّاذ (به فارسی نَبّاد)، کسی که شراب می سازد، شراب فروش،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر