معنی نخبه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(نُ بِ) [ع. نخبه] (اِ.) برگزیده و انتخاب شده از هرچیز. ج. نخب.
برگزیده، برگزیده از هر چیز،
(اسم، صفت) [مجاز] دانا، باهوش،
برگزیده، گزیده، منتخب، زبده، لُب
سرآمد
برگزیده و ممتاز
زبده
سرامد
برگزیده، گزیده، لب، منتخب
برگزیده از هر چیز، منتخب