معنی نرماده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نرماده. [ن َ دَ / دِ] (ص مرکب) خنثی. (بحر الجواهر) (ناظم الاطباء). آنکه آلت مردان و زنان هر دو را دارا باشد. (ناظم الاطباء):
همچو خنثی مباش نرماده
یا همه سوز باش یا همه ساز.
سنائی.
لاف مردی زنی و زن باشی
همچو خنثی مباش نرماده.
سعدی.
|| (اصطلاح گیاه شناسی) گیاهی که هر گل آن شامل جهاز نر و جهاز ماده باشد چون اطلسی و امرود. || ذوجنبتین. (لغات فرهنگستان). || (اِ مرکب) چفت رزه. قلابه. پیچ. لولب. (ناظم الاطباء).
- نرماده ٔ در، چفت رزه ٔ در. (ناظم الاطباء).
|| زن و مرد. مذکر و مؤنث:
کفی خاکم و قطره ای آب سست
ز نرماده ای آفریده نخست.
نظامی.
مرقعبرکش نرماده ای چند
شفاعت خواه کارافتاده ای چند.
نظامی.

فرهنگ معین

(نَ دِ) (اِمر.) دوجنسی، موجود زنده ای که قادر به تولید هر دو نوع سلول جنسی نر و ماده باشد.

گویش مازندرانی

دو قطعه چوب مخصوص که با استفاده از آن ها گاو را اخته سازند...

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) موجودزنده ای که قادربتولیدهردو نوع سلول جنسی نروماده باشدموجودزنده ای که هم دستگاه تناسلی نرراداشته باشدوهم دستگاه تناسلی ماده را (درعالم حیوانی فقط درجانوران پست این وضع مشاهده میشودمثلادر اکثرکرمهاوزالوهاوخارپوستان ومرجانهایک فرددرعین حال که قادراست سلولهای جنسی نر راتولیدکندسلولهای جنسی ماده رانیزمیتواند تولیدنمایدولی درعالم گیاهی این امربیشتر عمومیت داردمثلایک گل که دستگاه زایشی گیاهان است هم عضومولدسلولهای نررادارد (پرچمها) وهم عضومولدسلولهای ماده را (مادگی) وتعدادگیاهانی که گلهای ماده از گلهای نرجداباشندبمراتب کمترازدسته قبلی است ودرگیاهان بی گل هم بطورعام دستگاه تولیدمثلی نروماده برروی یک گیاه است. ) ذوجنسین هرمافرودیت.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر