معنی نریان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
نریان. [] (اِخ) شهرکی است به خراسان از گوزگانان اندر میان جهوذان و پاریاب، و حد او دو فرسنگ است. (از حدود العالم). نام قریه ای میان فاریاب و بلخ. (یادداشت مؤلف).
نریان. [ن َ] (اِ) اسب نر و هر ستوری. (ناظم الاطباء). اسب نر. حصان. مقابل مادیان. (یادداشت مؤلف).
- امثال:
لگد مادیان به نریان درد نکند.
(نَ) (اِ.) اسب نر. مق مادیان.
اسب نر
(اسم) اسب نرمقابل مادیان، هر ستورنر.