معنی نسوج در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
نسوج. [ن ُ] (ع اِ) ج ِ نَسْج. (یادداشت مؤلف). رجوع به نَسْج شود.
نسوج. [ن َ] (ع ص) شترماده ای که بار بر آن مضطرب نشود، یا ناقه ای که بار وی بر دوش وی آید از شدت سیر وی. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد).
بافت
(تک: نسج) بافت ها (اسم) جمع:نسج.
نُسُوج، در فارسی در جمع نسج و به معنی بافته ها و منسوجات و بافت های یاخته ای مصطلح است،