معنی نشناس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نشناس. [ن َ ش َ / ن َ] (نف مرکب) ناشناسنده. نشناسنده. || منکر. انکارکننده. در کلمات مرکب: حق نشناس، خدانشناس، نمک نشناس. رجوع به هر یک از این مدخل ها در ردیف خود شود. || (ن مف مرکب) ناشناس. غیرمعروف. نشناس.
- به نشناس، متنکراً. (یادداشت مؤلف).

فرهنگ فارسی هوشیار

منکر، انکار کننده، نمک نشناس

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر