معنی نصفه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نصفه. [ن ِ ف َ / ف ِ] (ص، اِ) نیمه. || نیم پر. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(نِ فِ) (اِ. ق.) (عا.) نیمه.

حل جدول

نیمه

مترادف و متضاد زبان فارسی

نصف، نیم، نیمه

فرهنگ فارسی هوشیار

در تازی نیامده نیمه نصفت در تازی داد مندی نیمه: نان را دو نصفه کرد. گیلاس خود را نصفه نوشید.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر