معنی نفاق کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نفاق کردن. [ن ِ ک َ دَ] (مص مرکب) دوروئی کردن. ریا کردن. || درتداول، جدائی کردن. به خلاف میل و رای همگان رفتن.
فرهنگ فارسی هوشیار
دو رویی کردن آشتی وا نهادن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.