معنی نقشه کشی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نقشه کشی. [ن َ ش َ / ش ِ ک َ / ک ِ] (حامص مرکب) عمل نقشه کش. رجوع به نقشه کش شود. || علم و صنعت نقشه رسم کردن. (ناظم الاطباء).

حل جدول

کارتوگرافی

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ طرح نقشه و ترسیم آن، طرح و پی ریزی امور.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر