معنی نقیصه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
نقیصه. [ن َ ص َ / ص ِ] (از ع، اِ) نقیصه. عیب. منقصت. آهو. کم بود. کماسی. (یادداشت مؤلف). رجوع به نقیصه شود. || بهتان. (ناظم الاطباء).
- نقیصه گفتن، بهتان گفتن. (ناظم الاطباء).
(نَ ص) [ع. نقیصه] (اِ.) عیب، کاستی. ج. نقایص.
خوی و عادت زشت، خصلت بد، عیب،
کاستی، کمی
کاستی
کاستی
کاستی، کمی، علت، عیب، نقص، نقصان
عیب، کمبود، بهتان