جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی نمک ناشناس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نمک ناشناس. [ن َ م َ ش ِ] (نف مرکب) نمک کور. حق ناشناس. ناسپاس. که پاس نان و نمک ندارد.

حل جدول

کنایه از ناسپاس

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آنکه رعایت حقوق نان و نمک را نکند نمک بحرام ناسپاس.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
نمک ناشناس: نمک ناشناس. [ن َ م َ ش ِ] (نف مرکب) نمک کور. حق ناشناس. ناسپاس. که پاس نان و نمک ندارد. نمک ناشناس: کنایه از ناسپاس نمک ناشناس: (صفت) آنکه رعایت حقوق نان و نمک را نکند نمک بحرام ناسپاس.