جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی نمک نشناس در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نمک نشناس. [ن َ م َ ن َ] (نف مرکب) نمک ناشناس. ناسپاس. بی وفا.

فرهنگ عمید

آن‌که حقوق نان‌ونمک را رعایت نکند، نمک‌به‌حرام، ناسپاس،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) : زنک سخن چین و نمک نشناس با این وصف باز شرم نمیکرد و با او دم از دوستی میزد.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
نمک نشناس: نمک نشناس. [ن َ م َ ن َ] (نف مرکب) نمک ناشناس. ناسپاس. بی وفا. نمک نشناس: آن‌که حقوق نان‌ونمک را رعایت نکند، نمک‌به‌حرام، ناسپاس، نمک نشناس: (صفت) : زنک سخن چین و نمک نشناس با این وصف باز شرم نمیکرد و با او دم از دوستی میزد.