معنی نواده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
نواده. [ن َ دَ / دِ] (اِ) نبیره. (جهانگیری) (انجمن آرا). نبیره و فرزندزاده عموماً. (از برهان قاطع) (از آنندراج). نوازاده. نوده. نوه. (جهانگیری). حفید. حافد. حافده. (یادداشت مؤلف). || پسرزاده را گویند خصوصاً. (برهان قاطع) (آنندراج). || فرزند عزیز و گرامی. (برهان قاطع) (از انجمن آرا) (آنندراج) (از جهانگیری).
(نَ دِ) (اِ.) نبیره و فرزندزاده.
نوه، فرزندزاده، فرزند فرزند،
فرزندزاده، نبیره، نتیجه، نواسه، نوه
فرزند فرزند، نوه