معنی نورافشان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نورافشان. [اَ] (نف مرکب) هر چیزی که نور و روشنائی از وی پراکنده و منتشر گردد. (ناظم الاطباء). نورپاش. (آنندراج). نورافشاننده:
در دلو نورافشان شده زآنجا به ماهی دان شده
ماهی از او بریان شده یکماهه نعما داشته.
خاقانی.

فرهنگ عمید

نوردهنده، پرتوافکن،

حل جدول

معادل فارسی لوستر

مترادف و متضاد زبان فارسی

پرتوافکن، فروغ‌بخش، نوربخش، نورپاش، نورگستر

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) آنچه که نور باطراف خود پراکند پرتوافکن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر