معنی نوعی انگور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ریش بابا
خلیلی
یاقوتی، ریش بابا، رازقی
یاقوتی
کندری، شاهرودی (قرمز یا زمستانی)، یاقوتی قرمز، یاقوتی سفید، فخری، عسگری، مهدی خانی، بی دانه، بی دانه قرمز، مهره، شانی، کشمشی یا سلطانی، روچه قرمز، روچه سفید، سنگک، امیری، لعل، حاجی عباسی، چشم گاوی، قندهاری، مایه میش، غلامی، شست عروس چیرکینک بستک، صاحبی، نباتی، شاهانی، یزدانی، مراغهای، خلیلی، گوهر، لعل حسینی، دم خروسی، رازقی شیرازی، الوان، شصت عروسان، نارا، مادر و بچه، مسکه، گزنهای، ملائی، مثقالی، ورچهای، ابی، الفی سیاه، لوغن، شاماما، خیراندیش، سنگونک، علنی، رویال سبز، والنسیا، دیشویی، سرخ خلیلی شاهانی، عسکری، انگور کشمش، فخری، انگور شصت عروسان سیاه، الغی سیاه، مثقالی، شیرازی، مادربچه
زرجامی
زرجامی
جکاک