معنی نگرانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
نگرانی. [ن ِ گ َ] (حامص) بینندگی. (فرهنگ فارسی معین). نگران و ناظر بودن. || انتظار. چشم داشت. (از ناظم الاطباء). ترصد. (یادداشت مؤلف). || اضطراب. دلواپسی. (ناظم الاطباء). تشویش. (فرهنگ فارسی معین). || توقف. (ناظم الاطباء). تأمل. (فرهنگ فارسی معین). || بصیرت. فراست. (از ناظم الاطباء).
چشم داشت، انتظار، تشویش، دلواپسی. [خوانش: (~.) (حامص.)]
ترس و اندیشه، دلواپسی،
[قدیمی] چشمداشت، انتظار،
استرس
اضطراب، بیم، تشویش، دلواپسی، دلهره، انتظار، چشمداشت
بینندگی، اضطراب، دلواپسی، تامل
تلواسه
باک
دلواپسی