معنی نیمه روزان در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
نیمه روزان. [م َ / م ِ] (اِ مرکب، ق مرکب) هنگام نیم روز. ظهر: برگ کرنب در آب پزند و به دست بمالند و بپالایند و نیمه روزان انگبین صافی کرده بر آن نهند و به قوام آورند. (هدایهالمتعلمین از فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) وسط روز و آن هنگام رسیدن آفتاب است بر دایره نصف النهار ظهر: ((سادس ماه ربیع الاخر اندر نیم روز روز آدینه بحکم کردگار ذوالمنن. . . )) (حافظ. 370) یا پادشاه (سلطان) نیم روز (نیمروز) . آفتاب، آفتاب.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.