معنی نیمه متمدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

نیمه متمدن. [م َ / م ِ م ُ ت َ م َدْ دِ] (ص مرکب) کسی که در مرحله ٔ بین وحشی و متمدن قرار دارد. (فرهنگ فارسی معین). چادرنشین. صحرانشین. که ییلاق و قشلاق کند. (از فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ نیمه شهری، چادر نشین (صفت) کسی که در مرحله بین وحشی و متمدن قرار دارد. توضیح کسی که در زمینی زندگی می کند که در فصول بارانی دارای نباتات و چمنزارها میباشد ولی در مواقع دیگر خشک است و چون زراعت در آن ممکن نیست از تربیت حیوانات زندگی خود را تامین میکند. روی همین اصل وی باید دایما گله های خود را در دشتهای وسیع سبز بچراند و چون مجبور است همیشه در حرکت باشد و دنبال رمه گوسفندان خود حرکت کند ناچار زندگی چادر نشینی و صحرا گردی اختیار مینماید. غذای این گونه افراد بیشتر لبنیات است و لباس آنان هم از پشم حیوانات بنابراین هیچوقت در یکجا ثابت و مستقر نمیشوند تا بتوانند خانه ای - و در نتیجه شهری بسازند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر