معنی هاشم آباد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) از قراء جنوبی حومه ٔ تهران. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 350). دهی است جزء دهستان بهنام عرب بخش ورامین شهرستان تهران، واقع در 7000 گزی جنوب خاور ورامین، کنار راه آهن و ایستگاه پیشوا. ناحیه ای است جلگه ای و معتدل. دارای 361 تن سکنه ٔ فارسی زبان است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، صیفی و چغندر قند و راه آن از طریق امامزاده جعفر اتومبیل رو است. اهالی به زراعت گذران میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، واقع در 9 هزارگزی جنوب باختری بیرجند، در دامنه قرار گرفته و هوای آن معتدل است. 420 تن فارسی زبان در آنجا زندگی میکنند. آب آن از قنات و محصولاتش میوه و غلات است. اهالی به زراعت مشغولند و صنایع دستی آنان کرباس بافی است. راه مالرو دارد. مزارع تک پهن، علیشاه و سیدمهدی جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان هرات و مروست بخش شهربابک شهرستان یزد، واقع در 22500 گزی باختر شهربابک و 3 هزارگزی خاور راه مروست به هرات خوره. ناحیه ای است جلگه ای، معتدل و مالاریایی و دارای 307 تن سکنه ٔ فارسی زبان میباشد. آب آن از قنات و محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان قالی بافی است.راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی از بخش حومه ٔ شهرستان نائین، واقع در 30 هزارگزی جنوب باختر نائین و متصل به راه نایین به هاشم آباد. ناحیه ای است جلگه ای، معتدل و سکنه ٔ آن 100 تن فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود و محصول آن غلات و شغل مردمش زراعت است. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان رودشت بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان، واقع در 26500 گزی جنوب باختر کوهپایه و متصل به راه باقرآباد به کوهپایه. دارای 156 تن سکنه ٔ فارسی زبان است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان، واقع در 29 هزارگزی خاور کوهپایه و 7 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ اصفهان به یزد واقع شده. ناحیه ای است کوهستانی، هوای آن معتدل و دارای 133 تن سکنه ٔ فارسی زبان است. آب آن از رودخانه و محصولاتش غلات و کنجد است. اهالی به شغل زراعت گذران میکنند. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان تَبادْکان بخش حومه ٔ ارداک شهرستان مشهد، در 36 هزارگزی شمال باختری مشهد و 9 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ مشهد و 9 هزارگزی جنوب راه شوسه ٔ مشهد به قوچان واقع شده است. موقع جغرافیایی آن جلگه، معتدل و دارای 307 تن سکنه ٔ فارسی زبان است. آب آن از قنات و محصولش غلات و شغل مردم آن زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان گُلمکان بخش طُرقِبِه ٔ شهرستان مشهد، واقع در 30 هزارگزی شمال باختری طرقبه. موقع جغرافیایی آن جلگه، معتدل و دارای 24 تن سکنه ٔ فارسی زبان است. آب آن از قنات و محصولات آنجا غلات، بنشن و میوه و شغل مردمش زراعت و مالداری است. راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان رستاق بخش خلیل آباد شهرستان کاشمر، واقع در 3 هزارگزی شمال خاور خلیل آباد و 5 هزارگزی شمال راه شوسه عمومی بَرْدِسْکَن کاشمر. منطقه ای است جلگه ای، گرمسیر و دارای 273 تن سکنه ٔفارسی زبان است. آب آن از قنات و محصولاتش غلات، زیره ٔسبز و انار است. اهالی به شغل زراعت گذران میکنند. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور، واقع در 6 هزارگزی جنوب نیشابور در جلگه قرار گرفته است و هوای آن معتدل است. 79 تن فارسی زبان در آنجا زندگی میکنند. آب آن از قنات و محصولش غلات است. اهالی به زراعت مشغولند. راه اتومبیل رو دارد. ایستگاه راه آهن در این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان رباط سرپوشیده ٔ بخش حومه شهرستان سبزوار، واقع در 28 هزارگزی خاور سبزوار، سر راه شوسه ٔ قدیمی سبزوار. ناحیه ای است جلگه ای و معتدل و دارای 524 تن سکنه ٔ فارسی زبان است. آب آن از قنات و محصولاتش غلات و پنبه است. اهالی به شغل زراعت مشغولند و راه اتومبیل رو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان زاوه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان تربت حیدریه، واقع در 22 هزارگزی شمال خاوری تربت حیدریه و 4 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ عمومی تربت به باخرز. ناحیه ای است جلگه ای، هوای آن معتدل و جمعیت آن 14 تن فارسی زبان است. آب آن از قنات و محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است. اغلب درویش میباشند. راه مالرو دارد و از زاوه اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) ده کوچکی است از بخش شهداد شهرستان کرمان، واقع در 45 هزارگزی جنوب خاوری شهداد، سر راه مالرو کِشیت. دِهُو. سکنه ٔ آن 5 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است جزء دهستان یاطری بخش گرمسار شهرستان دماوند، واقع در 7000 گزی خاور گرمسار و 3000 گزی راه شوسه ٔ سمنان به تهران.ناحیه ای است جلگه ای و معتدل. دارای 110 تن سکنه ٔ فارسی زبان است. از حبله رود مشروب میشود. محصول آنجا پنبه، بنشن، انار و انجیر است. اهالی به زراعت مشغولند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) ده کوچکی است از بخش رایِن شهرستان بم، واقع در 10 هزارگزی جنوب خاوری راین و8 هزارگزی جنوب راه فرعی راین به نی بید. 15 تن در آنجا زندگی میکنند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان برج اکرم بخش فَهَرج شهرستان بم، واقع در 15 هزارگزی جنوب خاوری فهرج و 3 هزارگزی راه فرعی بم به ریگان. در جلگه قرار گرفته گرمسیر و مالاریائی، سکنه ٔ آن 175 تن فارسی زبان است. آب آن از قنات و محصولات آنجا غلات، خرما و حناست. اهالی به زراعت مشغولند. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان قلعه عسکر بخش مشیز شهرستان سیرجان، واقع در 56 هزارگزی جنوب خاوری مشیز و 4 هزارگزی جنوب راه مالرو لاله زار به قلعه عسکر. منطقه ای است کوهستانی، سردسیر و سکنه ٔ آن 840 تن فارسی زبان است. آب آن از قنات و محصولاتش غلات و حبوبات است. اهالی به شغل زراعت گذران میکنند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان مرودشت بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 65 هزارگزی شمال زرقان و 1000 گزی راه فرعی مرودشت به اَبَرْج. ناحیه ای است جلگه ای، معتدل مالاریایی و دارای 76 تن فارسی زبان. آب آن از قنات ومحصولات آنجا غلات و چغندر قند و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان خَفْرَک بخش زرقان شهرستان شیراز، واقع در 52 هزارگزی شمال خاور زرقان و 3 هزارگزی راه شوسه ٔ اصفهان به شیراز. ناحیه ای است جلگه ای، معتدل و مالاریایی و سکنه ٔ آن 80 تن فارسی زبان است. از رودخانه ٔ سیوند مشروب میشود و محصولاتش غلات و چغندر است. اهالی به شغل زراعت گذران میکنند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان نورعلی بخش دِلْفان شهرستان خرم آباد، واقع در 12 هزارگزی جنوب باختر نورآباد و 9 هزارگزی باختر نورآباد و 9 هزارگزی باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه. منطقه ای است جلگه ای سردسیر ومالاریایی. 480 تن سکنه ٔ لری و فارسی زبان دارد. ساکنین از طایفه ٔ نورعلی بوده قسمتی چادرنشین هستند. آب آن از سراب گنجینه و چشمه ها و محصولاتش غلات، توتون، لبنیات و پشم است. اهالی به زراعت و گله داری مشغولند. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) نام محلی کنار راه همدان و کرمانشاه میان میرعزیز و پاقلعه در 511500 متری تهران. (یادداشت مؤلف). دهی است از دهستان چمچمال بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان، واقع در 8 هزارگزی صحنه، کنار راه شوسه ٔکرمانشاه به همدان. در دشت قرار گرفته و هوای آن سرد معتدل و دارای 70 تن سکنه کردی و فارسی زبان است. آب آن از رودخانه ٔ باریک و گاماسیاب تأمین می شود. محصول آن غلات، توتون، چغندر قند و حبوبات است. اهالی به زراعت مشغولند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از بخش دره شهر شهرستان ایلام، واقع در 6 هزارگزی جنوب باختری دره شهر و 9 هزارگزی جنوب راه مالرو ایلام. منطقه ای است کوهستانی، گرمسیر ومالاریایی. دارای 123 تن سکنه ٔ لری زبان میباشد. آب آن از رودخانه ٔ سیکان و محصولات آنجا غلات، برنج، حبوبات، روغن و لبنیات است. اهالی به شغل زراعت و گله داری زیست میکنند و صنایع دستی آنجا قالیبافی است. پاسگاه ژاندارمری دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان مرگور بخش سلوانای شهرستان ارومیّه، واقع در 18 هزارگزی جنوب خاور سلوانا و 1500 گزی باختر راه ارابه رو زیوه به ارومیّه. در دامنه قرار گرفته وهوایش معتدل است. منطقه ای است مالاریائی و دارای 309تن سکنه ٔ کردی زبان میباشد. آب آن از دره ٔ نادری و محصولاتش غلات، توتون و حبوبات است. اهالی به شغل زراعت و گله داری مشغولند و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

هاشم آباد. [ش ِ] (اِخ) دهی است از دهستان سدن رستاق بخش مرکزی شهرستان گرگان، واقع در 9 هزارگزی شمال باختری گرگان، کنار راه شوسه. دشت، معتدل، مرطوب، مالاریایی و دارای 175 تن سکنه ٔ فارسی زبان است. آب آن از قنات و محصولاتش غلات و برنج است. اهالی به شغل زراعت و گله داری مشغولند و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و کرباس است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

حل جدول

از محلات شرقی تهران

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری