معنی هایل در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

هایل. [ی ِ] (ع ص) هائل. ترسناک. رجوع به هائل شود.

فرهنگ معین

(یِ) [ع. هائل] (اِ فا.) هولناک، ترساننده

فرهنگ عمید

ترساننده، ترس‌آور، هولناک،

مترادف و متضاد زبان فارسی

ترسناک، مخوف، موحش، مهیب، هایب، هراس‌انگیز

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) ترساننده. یا مرض هایل. مرض سخت موحش.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر