معنی هربو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
هربو. [هََ] (اِ) گیاهی است شبیه به ضیمران. (یادداشت به خط مؤلف):
اگر چه هربو چون ضیمران بود در شکل
کجا توان شبه ضیمران به هربو کرد.
اثیرالدین اخسیکتی.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) گیاهی است شبیه به ضیمران وریحان: ((اگر چه هربود چون ضمیران بوددرشکل کجاتوان شبه ضمیران به هربوکردک)) (اثیرااخسیکتی)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.