معنی هست وبود در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) . یا هست وبودبه معامله کردن. اکتفابچیزهای موجودکردن: ((آن کس که هست وبودنبیندزیان چه سود مانابودمعامله اوبه هست وبود. )) (شفیع اثر. آنند. )
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.