معنی هفت رنگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

هفت رنگی. [هََ رَ] (حامص مرکب) هفت رنگ بودن. حیله گری. || (ص نسبی) مکار و محیل. (آنندراج).

هفت رنگی. [هََ رَ] (اِخ) از شاعران خراسان است و این مطلع از اوست:
همه شب سرگذشت کاکل دلدار میگویم
به گیسویی گرفتارم از آن بسیار می گویم.
(از مجالس النفایس میرعلیشیر نوایی ص 392).
هفت رنگی از شاعران قرن نهم هجری است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر