جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی همگانی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

همگانی. [هََ م َ / م ِ] (ص نسبی) کلی. عمومی و متعلق به همه. (یادداشتهای مؤلف).

فرهنگ عمید

عمومی،

حل جدول

عالمگیر، عمومی، سراسری

مترادف و متضاد زبان فارسی

جهانگیر، عالمگیر، عام، عمومی، عمیم، کلی، کلی، همگی

فرهنگ فارسی هوشیار

عمومی، متعلق به همه، کلی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
همگانی: همگانی. [هََ م َ / م ِ] (ص نسبی) کلی. عمومی و متعلق به همه. (یادداشتهای مؤلف). همگانی: عمومی، همگانی: عالمگیر، عمومی، سراسری همگانی: جهانگیر، عالمگیر، عام، عمومی، عمیم، کلی، کلی، همگی همگانی: عمومی، متعلق به همه، کلی