معنی هندبا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

هندبا. [هَِ دَ / دِ] (ع اِ) هندب. کاسنی. هندباه. بَرّی بود و بستانی. و آن دو نوع بود:یکی ورق آن پهن بود نزدیک به کاهو و نوعی دیگر ورق آن باریک بود. طعم برّی آن تلخ و نوع نیکوی آن بستانی، تر شیرین بود. بهترین نوع آن شامی است که به یونانی انطوبیا خوانند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن):
تو یکی هندبا بِنَدْهی شان
چون دهدْشان خدای، حور و قصور؟
ناصرخسرو.
رجوع به کاسنی شود.

فرهنگ عمید

کاسنی

حل جدول

گیاه کاسنی

کاسنی

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) کاسنی. یا اصل هندبا. بیخ کاسنی، تر خون. یا هند بابری. کاسنی بیابانی

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر