معنی هوار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
هوار. [هََ] (اِ) خاک و خشت و آنچه از خراب شدن سقف یا قسمتهای دیگر بنایی فروریزد. (یادداشت بخط مؤلف). آوار. || فریادی است برای استمداد واستعانت هنگامی که حریق یا خرابی در جایی پدید آید و یا مصیبتی دیگر روی نماید. (یادداشت بخط مؤلف).
- هوار کردن (کشیدن)، فریاد برآوردن و کمک خواستن.
(~.) (اِ.) (عا.) داد و فریاد، سر و صدا.
(هَ) (اِ.) (عا.) آنچه از سقف یا دیوار خانه فرو ریزد، صدای فرو ریختن سقف.
آنچه از سقف یا دیوار خانه فروریزد، آوار،
صدای فروریختن سقف یا بنا،
دادوفریاد، جاروجنجال،
* هوار کشیدن: (مصدر لازم) [عامیانه] داد کشیدن، جاروجنجال کردن،
* هوار زدن: (مصدر لازم) = * هوار کشیدن
فریاد استمداد و سنگ و خاکی که از خرابی حاصل گردد.
فریاد استمداد، سنگ و خاکی که از خرابی حاصل گردد
آنچه از سقف یا دیوار خانه فرو ریزد
فریاد استمداد و سنگ و خاکی که از خرابی حاصل گردد.