معنی هواپیما در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

هواپیما. [هََ پ َ / پ ِ] (نف مرکب) طی کننده ٔ هوا. که در هوا راه پیماید: پیش ِ آسیب ِ صواعق ِ حادثات چه بنگه موری و چه تخت هواپیمای سلیمانی. (منشآت خاقانی چ محمد روشن تهران 1349 هَ. ش. ص 10) || (اِ مرکب) طیاره. آویون. آیروپلان. نوعی مرکوب ماشینی که با گردش سریع ملخها به نیروی موتوریا از طریق تخلیه ٔ گاز متراکم (جت) به حرکت درآید وبار و مسافر به هوا برد و از جایی به جایی رساند.

فرهنگ معین

(~. پِ) (اِ.) وسیله ترابری که در هوا حرکت می کند.

فرهنگ عمید

وسیلۀ نقلیۀ هوایی که دارای دُم، بدنه، و دو بال می‌باشد، طیاره،

حل جدول

طیاره

مترادف و متضاد زبان فارسی

بالن، جت، چرخبال، طیاره، هلکوپتر، هوانورد

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (صفت) آنکه یا آنچه درهواراه رود، (اسم) وسیله نقلیه ای که درهوا حرکت کند. توضیح فرهنگستان ایران این کلمه را (که پیشتر متداول شده بود) بجای ایروپلین وطیاره پذیرفته است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر