معنی هیمنه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

آمین گفتن، نگهبانی کردن، در فارسی: وقار، شکوه. [خوانش: (هَ مَ نِ) [ع. هیمنه] (مص ل.)]

فرهنگ عمید

وقار، ابهت،

مترادف و متضاد زبان فارسی

سطوت، وقار، هیبت

فرهنگ فارسی هوشیار

پر گستردن، آمین گفتن، نگهبانی کردن

فرهنگ فارسی آزاد

هَیمَنَه، (هَیمَنَ، یُهَیمِنُ) بزیربال داشتن یا گرفتن، مراقبت و نظارت نمودن، آمین گفتن، در فارسی به صورت اسم و به معنای قدرت، سطوت، اُبّهت و وقار نیز مصطلح است،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر