معنی واقعه دیده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

واقعه دیده. [ق ِ ع َ / ع ِ دی دَ / دِ] (ن مف مرکب) کارآزموده. (آنندراج). مرد مجرب و آزموده. (ناظم الاطباء). جنگ دیده: تنی چند ازمردان واقعه دیده ٔ کارآزموده بفرستادند. (گلستان).

فرهنگ عمید

مجرب، آزموده، آن که حوادث روزگار را دیده،
مجرّب درجنگ،

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ جنگدیده، آزموده (صفت) کسی که حوادث روزگار را دیده مجرب آزموده، جنگ دیده: ((تنی چند از مردان واقعه دیده کار آزموده بفرستادند. ))

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر