معنی والاتبار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
والاتبار. [ت َ] (ص مرکب) عالی نسب. والانژاد. نسیب. بزرگزاد. نجیب زاده. که تباری عالی و والا دارد.
(تَ) (ص مر.) دارای اصل و نسب، نجیب زاده.
والانژاد، نجیبزاده، دارای اصلونصب عالی،
دارای اصل و نسب
شریفنسب، گهری، نجیبزاده، نجیب، والانسب، والاگهر، والانژاد
(صفت) دارای اصل و نسب عالی والانژاد نجیب زاده.