معنی والاد در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

والاد. (اِ) سقف. (برهان قاطع) (آنندراج) (جهانگیری) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). پوشش خانه. (جهانگیری) (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). پوشش. (آنندراج). پوشش هرجائی. (فرهنگ خطی). به معنی دیوار هم صادق است. (حاشیه ٔ معین بر برهان قاطع):
به فال خجسته به عزم مصمم
به بنیاد ثابت به والاد محکم.
نزاری (از جهانگیری).
در فرهنگ رشیدی والاذ آمده است و به شاهد این شعر:
از سمک برکشیدبیناذش
به فلک بر فراشت و الاذش.
|| قالب. (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ خطی). کالبد. (فرهنگ خطی). || کالبد طاق و گنبد. (برهان قاطع) (آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). قالب گنبد. قالب طاق. (جهانگیری). قالب طاق و گنبد که از چوب و گل سازند و بعد از آن به گچ و خشت بپوشند. (از فرهنگ جهانگیری) (از رشیدی) (از حاشیه ٔ برهان قاطع دکتر معین):
تا به اقبال تو تمام شود
این عمارت که کرده ای والاد.
کمال اسماعیل (از جهانگیری).
|| پیشانی و پهلوی عمارت. (ناظم الاطباء). || دیوار. (فرهنگ نظام). بعضی دیواری را گفته اند که از خشت پخته و سنگ سازند. و بعضی دیگر هر مرتبه و چینه ٔ دیوار گلین را گویند که بر بالای هم گذارند. (برهان قاطع). هر رده ٔ دیوار گل و سنگ خاصه طرف بالا را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج). چینه ٔ دیوار باشد که نشپه گویند. (فرهنگ نظام نقل از سروری). دیوار ساخته شده از سنگ و یا آجر. (ناظم الاطباء). رجوع به والاذ شود. || هر رده ای از سنگ که در بنای عمارت به کار برده اند. (ناظم الاطباء). || گلی که در عمارت کردن به کار برند. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). || اندود دیوار. (ناظم الاطباء). || پی و بنیاد دیوار. (برهان قاطع). پایه و بنیاد بنا و عمارت. بی دیوار و بنیاد دیوار. (ناظم الاطباء). || آجرهای بزرگی که در بنای عمارت به کار می برند. (ناظم الاطباء). || عمارت رنگین نقاشی کرده. (برهان قاطع). عمارت نقاشی کرده. (ناظم الاطباء). در نسخه ٔمیرزا ابراهیم عمارت رنگین و در مؤید الفضلاء عمارت گلین گفته. (حاشیه ٔ برهان قاطع، از رشیدی). || عمارت. (ناظم الاطباء). || طبقه که آن را به فارسی اشکو گویند. (انجمن آرا) (آنندراج) (فرهنگ خطی).

فرهنگ معین

دیوار، سقف. [خوانش: (اِ.)]

فرهنگ عمید

سقف و پوشش خانه،
هر یک از ردیف‌های دیوار گِلی،
قالب چوبی گنبد و طاق،
[مجاز] پایه و اساس، بنیان،

حل جدول

سقف

سقف و گنبد

گنبد

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) سقف خانه پوشش خانه ((ازسمک برکشید بنیادش (بنیاذش) بفلک برفراشت والادش (والاذش) . )) (رشیدی)، قالب کالبد، قالب طاق و گنبد که از چوب و گل سازند و بعد از آن به گچ و خشت بپوشند: ((تا باقبال تو تمام شود این بنارا که کرده ای والاد. )) (کمال اسماعیل رشیدی) (بمعنی دوم هم مناسب است)، دیوار. ‎، هرمرتبه و چینه دیوار گلین که بربالای هم گذارند. سقف، پوشش خانه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر