والاسری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
والاسری. [س َ] (حامص مرکب) علو مقام و حسب. سرفرازی. والاسر بودن. صفت والاسر. رجوع به والاسر شود:
ترا گر فزون است والاسری
ولیکن نداری ز من برتری.
فردوسی.
فرهنگ فارسی هوشیار
بلند مرتبگی سرفرازی: ((تراگر فزونست و الاسری و لیکن ندای زمن برتری. )
پیشنهادات کاربران
سروری
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.