معنی والایی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
والایی. (حامص) والائی.رفعت. بلندی. عظمت. (ناظم الاطباء). بزرگواری. (آنندراج) (ناظم الاطباء). بلندپایگی. بزرگی. (آنندراج).
حل جدول
بزرگی، رفعت، شرافت، عزت، نجابت
مترادف و متضاد زبان فارسی
بزرگی، رفعت، شرافت، عزت، نجابت
فرهنگ فارسی هوشیار
بلندی رفعت، بلند مرتبگی بزرگی، شرافت نجابت، عزت.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.