معنی واو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

واو. (ع اِ) رجوع به «و» شود. || رنگ آب. (ناظم الاطباء). ج، واوات.

فرهنگ معین

(حر.) سی امین حرف از حروف الفبای فارسی.، یک ~ جا نینداختن چیزی را حذف نکردن.

فرهنگ عمید

نام حرف «و».‌
* واو مجهول: (ادبی) مصوّتی میان او (u
* واو معدوله: (ادبی) واوی که نوشته می‌شود ولی خوانده نمی‌شود: خواب، خواهر،
* واو معروف: ِ (ادبی) واوی که نوشته و خوانده می‌شود: خوب، نیکو، دور،

حل جدول

حرف عطف

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) حرفی است از الفبای فارسی و عربی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر