معنی واکس زدن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
واکس زدن. [زَ دَ] (مص مرکب) واکس بروی کفش مالیدن. کفش را با واکس برّاق و تابان کردن. رجوع به واکس شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
مومه زدن اندودن بامومه (مصدر) با واکس براق کردن (کفش) .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.