معنی وجوب، وجب - در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ فارسی آزاد
وُجُوب، وَجب، (وَجَبَ، یَجِبُ) سَقَط شدن و مردن، فرو شدن خورشید، فرو رفتن آب چشمه (به فعل های وَجب و وَجبَت نیز مراجعه شود)
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.