معنی وداع کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

حل جدول

تودیع

فرهنگ فارسی هوشیار

بدرود کردن (مصدر) بدرود کردن خداحافظی کردن: درودگر زن را وداع کرد. . . یا عالم (جهان) فانی را وداع کردن. مردن در گذشتن: از کثرت جزع پهلو بر بستر ناتوانی نهاده در همان ماه عالم فانی را وداع کرد و بعالم بقا پیوست.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر