معنی ورجاوند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ورجاوند. [وَ وَ] (ص مرکب) ارجمند. برازنده. || دارای فره ایزدی. خداوند ارج. (فرهنگ فارسی معین).
(وَ وَ) [په.] (ص.) ارجمند، گران قدر.
بلندپایه، ارجمند، برازنده،
نیرومند،
بلندپایه
ارجمند، ارزشمند، برازنده، فرهمند، محترم، گرامی،
(متضاد) بیمقدار
(صفت) ارجمند برازنده، دارای فره ایزدی خداوند ارج.