معنی ورم کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ورم کردن. [وَ رَ ک َ دَ] (مص مرکب) آماس کردن. آماسیدن. باد کردن. رجوع به ورم شود.
حل جدول
آماسیدن
فرهنگ واژههای فارسی سره
آماسیدن
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.