معنی ورنا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ورنا. [وَ / وُ] (ص) برنا. جوان که در مقابل پیراست. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء):
جهان پیر ورنا شد دگر بار
بنفشه زلف گشت و لاله رخسار.
(ویس و رامین).
|| خوب و نیک. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || فاخته و کبوتر کبودرنگ. || (اِ) گندم. (ناظم الاطباء).
(وَ) (ص.) برنا، جوان.
برنا، جوان،
جوان به شکل ادبی
جوان به لفظ ادبی
(صفت) جوان برنا