معنی ورگوشی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
ورگوشی. [وَ] (اِ مرکب) ورگوش. گوشواره ٔ درازی راگویند که تا به دوش برسد. (برهان) (ناظم الاطباء). || لبه ٔ گوش و نرمه ٔ گوش. (ناظم الاطباء).
حل جدول
گوشواره بلند
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) گوشوری که بگردن رسد: شنف ورگوشی (السامی) .
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.