معنی وشینه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

وشینه. [وَ ن َ / ن ِ] (اِ) جوشن. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). جوشن که در جنگها پوشند. (آنندراج) (انجمن آرا). نام سلاحی است که آن را جوشن گویند. (برهان):
تیر را از وشینه بگذاری
همچو خیاط سوزن از وشنی.
و این بیت دلالت کند که وشینه از جنس ابریشم کجینه است که آن را برای حفظ از تیغ و تیر حشو لباسی کنند و قژاکند و کجیم و کجین گویند. (آنندراج) (انجمن آرا).

فرهنگ معین

(وَ نِ) (اِ.) جوشن، زره.

فرهنگ عمید

جوشن، زره،

حل جدول

جوشن، زره

زره و جوشن

جوشن

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) جوشن: ((تیر را از وشینه بگذاری همچو خیاط سوزن از وشنی. )) (مرزبان پارسی)

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر