معنی وصف کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
وصف کردن. [وَ ک َ دَ] (مص مرکب) شرح چیزی را دادن. تعریف کردن. (فرهنگ فارسی معین).
حل جدول
ستودن، نعت
نعت
فرهنگ فارسی هوشیار
زابیدن ستودن (مصدر) شرح چیزی را دادن تعریف کردن: ((پس چون وصف خوی کرده بود وصفی عام مرهمه را. . . ))
پیشنهادات کاربران
اتصاف
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.