معنی ولنگاری کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

ولنگاری کردن. [وِ ل ِ ک َ دَ] (مص مرکب) در تداول، هرزه بودن. ول بودن. ویلان بودن. || سهل انگاری کردن. بی بندوباری کردن.

حل جدول

مزخرف گفتن.

مزخرف گفتن

فرهنگ فارسی هوشیار

(مصدر) هرزه بودن ول بودن ویلان بودن، سهل انگاری کردن بی بند و باری کردن، مزخرف گفتن.

فرهنگ عوامانه

مزخرف گفتن است.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر