معنی وژول در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

وژول. [وُ] (اِ) طعم و مزه ٔ شور و شوربا. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || بجول و استخوان شتالنگ. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء).کعب [در زبان عربی]. (برهان). بچول. (انجمن آرا).بژول. || شور و غوغا. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || تقاضا. (برهان). تقاضا و انگیز. (انجمن آرا).

وژول. [وَ] (اِ) طعم شور، و در نسخه ٔ سروری به معنی شوربا آمده و آن با شین خواهد بود نه با زای فارسی [ژ]. (آنندراج) (انجمن آرا). رجوع به وُژول شود.

فرهنگ معین

بجول، استخوان پاشنه پا، شور و غوغا. [خوانش: (وُ) (اِ.)]

فرهنگ عمید

شوروغوغا،
شتالنگ، کعب،

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) انگیزش تحریک.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر