معنی ویزا در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ویزا. (فرانسوی، اِ) روادید. توشیح و امضای گذرنامه از طرف هیأت سیاسی کشوری که دارنده ٔ گذرنامه قصد رفتن بدان را دارد، و آن به منزله ٔ اجازه ٔ ورود صاحب گذرنامه به آن کشور است.
[فر.] (اِ.) مجوز ورود اتباع یک کشور به کشور دیگر.
اجازهنامهای که نمایندۀ یک کشور، برای سفر به آن کشور، به اتباع بیگانه میدهد، روادید،
روادید
لاتینی به مانک دیده شده روادید (اسم) توضیح و امضای گذر نامه از طرف هیئت سیاسی کشوری بیگانه که بمنزله اجازه ورود صاحب گذرنامه به آن کشور است روادید