معنی ویژ در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
ویژ. (ص، ق) خصوص وخاصه و خالص و خلاصه. (برهان). برابر و معادل ویژه است اما شاهد ندارد. (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین). خاصه و خالص و صافی. (انجمن آرا) (آنندراج):
همه ویژ گُردان و آزادگان
بیامد سوی آذرآبادگان.
فردوسی.
- ویژ کردن، اخلاص. امحاض. (المصادر زوزنی). خالص کردن.
صدایی که از رفتن چیزی با سرعت زیاد ایجاد میشود
صدایی که از رفتن چیزی با سرعت زیاد ایجاد می شود
صدایی که از حرکت شتابان کسی یا چیزی ایجاد شود