معنی پاسداری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
پاسداری. (حامص مرکب) پاسبانی. || رعایت. احترام. حرمت.
پاسبانی، رعایت، احترام. [خوانش: (حامص.)]
نگهبانی، مراقبت،
صیانت
پاس، پاسبانی، حراست، محارست، محافظت، مواظبت، نگاهداشت، نگهبانی، نگهداری، وقایت، یتاق، رعایت، ملاحظه، احترام، حرمت
پاسبانی، رعایت احترام حرمت.